باز هم زن‌کشی، این بار در ایلام و کرمانشاه

در سال‌های پس از انقلاب به دلیل قوانین زن‌ستیز، زن‌کشی به یک کار بسیار ساده و بدون پیامدهای درخور تبدیل شده است.

زمروز: هنوز از قتل فجیع مونا حیدری (غزل) به دست همسرش در اهواز چندی نگذشته است که از شهرهای دیگر ایران خبر رسیده که زنان دیگری قربانی خشم مردان خانواده شدند.

به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، شامگاه جمعه ۲۹ بهمن، فاطمه صامتی، زن جوان اهل کرمانشاه از سوی همسرش به وسیله چاقو و تبر به قتل رسید. بهانه این قتل، اختلافات خانوادگی عنوان شده است.

دومین مورد از سلسله «زن‌کشی»ها در ایران از سوی اعضای خانواده در همان روز جمعه در ایلام انجام شد. در این فاجعه، طاهره شفیعی ۲۲ ساله اهل روستای زردلان از توابع بخش هلیلان استان ایلام مورد اصابت گلوله از سوی پدر همسرش قرار گرفت و به قتل رسید.

گفته می‌شود خسرو مظفری ۵۲ ساله پس از به قتل رساندن عروسش با اسلحه، اقدام به خودکشی کرد و به زندگی‌اش پایان داد.

«زن‌کشی» در ایران با بهانه‌های مختلفی مانند «ناموس» یا اختلافات خانوادگی در شرایطی انجام می‌شود که به نظر می‌رسد در خلاء قوانین کافی و فرهنگ‌سازی مناسب، تعداد بیشتری از زنان در معرض خشونت‌های شدید احتمالی از سوی نزدیکترین افراد خانواده خود قرار گرفته‌اند.

بسیاری از کنشگران حقوق زنان بر این باورند که این زنان در شرایطی به قتل می رسند که از «حمایتهای قانونی» کافی برخوردار نیستند که بتوانند پیش از بحرانی شدن شرایط در خانه، به آن پناه ببرند؛ و حتی اغلب از حمایتهای خانوادگی نیز به دلیل فرهنگ «ناموس انگاری» برخوردار نمیباشند.

پس از قتل فجیع مونا حیدری، یک بار دیگر بحث‌های اجتماعی و قضایی در باره شرایط بسترساز وقوع «خشونت علیه زنان» در ایران مطرح شد، اما نه تنها این بحث‌ها به جایی نرسید بلکه برخی از افراد مذهبی و ائمه جمعه فضاسازی برای «تبرئه قاتل» را آغاز کردند و به فضای مجازی برای انتشار گسترده چنین اخباری حمله کردند.

بنا به گفته رضوان مقدم‌، سخنگوی «کمپین توقف قتل‌های ناموسی»، در ۲۰ سال گذشته، تعداد قتل‌های ناموسی در ایران افزایش یافته است.

یافته‌های پژوهش این کنشگر حقوق زنان نشان می‌دهد که آمار قتل‌ها در دو دهه گذشته نه‌تنها افزایش یافته که از مرز بحران نیز عبور کرده است. به گفته او، ۲۸۶ مورد این قتل‌ها با اسلحه گرم انجام شده است و در رتبه‌های بعدی هم قتل با طناب دار، چاقو، ساطور، اسیدپاشی و آتش قرار دارند.

وی با مقایسه وضعیت قبل و بعد از انقلاب گفت: «قبل از انقلاب هم طایفه‌ها و قبایل همین باورها را داشتند اما به دلیل اینکه قانون وجود داشت، مردم آموزش می‌دیدند، کتاب‌های درسی این‌قدر زن‌ستیز نبود، تفکیک جنسیتی معنایی نداشت، فراوانی قتل‌ها هم به‌اندازه حالا نبود؛ چون افراد می‌دانستند در صورتی‌ که چنین کاری کنند، با قانون طرف‌‌اند. اما بعد از انقلاب، زن‌کشی به سادگی آب خوردن شده است. همه هم این را فهمیده‌اند و می‌دانند قانون از آنان حمایت هم می‌کند و می‌گردند تا شریک جرمی پیدا می‌کنند که حکم اعدام نگیرند.»


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s