ما باید خودمان کشورمان را آزاد کنیم و منتظر هیچ قدرت خارجی نباشیم.
زمروز: این روزها، با کلید خوردن پروژه فم تریپ ۲ و حضور مجدد تراول اینفلوئنسرهای بزرگ خارجی در ایران، حملات به «هدی رستمی» که تا همین چند سال پیش حتی کسی نامش را هم نمی دانست بسیار بیشتر از پیش شده است.
جدای از اینکه این ایفلوئنسر، عکاس، مدیر اجرایی برنامه «فم تریپ»، و شهروند دو تابعیتی ایرانی_سوئدی راه را درست می رود یا نه، القای این فکر به جامعه که «اگر خارجی ها کاشی های رنگی و هتل های سنتی و بازارهای رنگارنگ ما را ببینند و با آنها عکس های رنگی زیبا بگیرند، ما نخواهیم توانست از شر جمهوری اسلامی خلاص شویم»، اشتباه ترین نگرشی است که می توان به جامعه القا کرد.
خارجی ها نه دلشان برای «سیاه روزی های ایران» می سوزد، و به آن دلیل جمهوری اسلامی را کله پا خواهند کرد. و نه با عکس های رنگیِ بلاگرهای اروپایی و هدی رستمی حمایتهایشان از جمهوری اسلامی بیشتر می شود.
واقعیت این است که قشر عادی جامعه غربی نیز اساسا هیچ درک و شناختی از ایران و جامعه بسته ایرانیان ندارد. و شناختشان از کشورهای فقیر و توسعه نیافته آفریقایی بسیار بیشتر از ایران است. سیاستمدارانشان هم سالهاست که به خوبی از اوضاع ایران و دیکتاتوری جمهوری اسلامی آگاهند و با همین دیکتاتوری فاسد سر میز مذاکره نشسته اند و نقض آشکار حقوق بشر در ایران را نادیده گرفته اند. رسانه هایشان نیز به آسانی چشمشان را بر روی کشتار شهروندان بی دفاع ایران به دست حکومت جنایتکار در ایران، بسته اند.
اساسا، بنا هم نیست که اروپاییها و یا آمریکایی ها بیایند کشور ما را برایمان آزاد کنند و تحویل ما بدهند.
چنانچه «شاهزاده رضا پهلوی» نیز بارها گفته اند، ما باید خودمان کشورمان را آزاد کنیم و منتظر هیچ قدرت خارجی نباشیم.
پرداختن به بحث های بیهوده ای همچون گرفتن عکس های رنگی چند اینفلوئنسر با بناهای تاریخی و وارد کردن اتهامهای بدون مدرک به هدی رستمی، فارغ از اینکه حقیقت داشته باشند یا خیر، «آب ریختن در آسیاب دشمن مشترک همه آزادیخواهان»، یعنی دیکتاتوری جمهوری اسلامی و آدرس غلط دادن به مردم است.
در این روزهای مبارزات بر علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی برجسته کردن سخنان بی پشتوانه ای همچون هجمه های اخیر علیه فم تریپ به جز القای حس ناامیدی به مردمِ حاضر در میدان مبارزه، دستاورد دیگری نخواهد داشت.
فارغ از همه اینها، باید این حقیقت را نیز بپذیریم که بنا نیست تمامی هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران با ما کاملا هم عقیده باشند. یا همان راه و روشی را انتخاب کنند که ما می پسندیم. و یا اینکه تمامی جمعیت ایران به شیوه مورد پسند و یا مورد تایید ما زندگی و یا حتی «مبارزه» کنند.
اگر قرار بر این باشد که هرکه بر خلاف صلاحدید ما مسیر و یا روشی را برگزید، به او حمله کنیم و سیل اتهام و هجمه ها به سمت وی سرازیر شود؛ چگونه می توان نام آن را «آزادیخواهی» گذاشت و ادعای مبارزه برای آزادی داشت؟
اینگونه حرکات، بیشتر شبیه به این می ماند که گروهی یک «شابلون مبارزه سنجی» در دست گرفته باشند و به هر کسی که با «شابلونِ سنجشِ درستیِ مبارزهِ آنها» همخوانی نداشت، حمله کنند. یقینا نتیجه این نوع مبارزه هرچه که باشد، رسیدن به «آزادی» نخواهد بود.
درست یا نادرست، در همه جای دنیا، گروهی از شهروندان هستند که با دیگران و یا «حتی با اکثریت» هم عقیده نیستند. گروهی هم هستند که هم عقیده هستند اما در «شیوه مبارزه» یکی نیستند. باید پذیرفت که هیچ کسی هرگز «حق» ندارد با ادعای مبارزه برای «رسیدن به آزادی» با هر شخص و یا گروهی که با شیوه های آنها همراه و هم مسیر نبود حمله کند و یا اتهام بزند و «تفرقه افکنی» کند.
باید این حقیقت را پذیرفت که لزوما مشکل همه مردم ایران صرفا مشکل معیشت و مشکل نان نیست. همانگونه که در مورد مساله دینداری و دینناباوری تمامی مردم هم عقیده نیستند، در انگیزه برای مبارزه نیز لزوما همه با هم عقیده نیستند. مشکل مردمی که در شمال ایران زندگی می کنند، از جنس مشکل مردم جنوب ایران نیست. و یکی از دلایل عدم هماهنگی و یکپارچگی مردم شهرهای مختلف ایران، با اعتراضات در شهرهای دیگر نیز همین است.
تقلیل مبارزات «آزادیخواهانه» مردم ایران به تنها مشکلات معیشتی و نامگذاریهایی همچون «قیام تخم مرغی» و یا «قیام گرسنگان» و … همراهی آن گروه از مردمی که «گرسنه نیستند» و یا «مشکل نان ندارند» را به همراه نخواهد داشت.
و در پایان، به نظر نمی رسد در چنین برهه حساسی از مبارزات مردم ایران، حمله به فرد یا افرادی که تاثیری در مسیر مبارزات مردم ایران در راه «رهایی» ندارند؛ به نفع «جنبش آزادیخواهی» مردم باشد.
باید چشمها را شست، و جور دیگر دید. در غیر اینصورت شاید هرگز نتوانیم فراتر از آنچه که «گمان میکنیم»، ببینیم.
یادداشتی از مهناز همدانیان
برگرفته از وبسایت زنان، دیروز، امروز
یادداشتهای منتشر شده در بخش «دیدگاه» به معنای تایید و یا رد آن مطالب از سوی «زمروز» نیست و تنها با هدف گردش آزاد اطلاعات صورت میگیرد.